عده ای تاریخ قوم لر را چندهزار و گروهی هزار و برخی نیز ، چند صد سال برآورد می کنند .اسناد موجود تاریخی بخشی را رد و بخش دیگر را تایید میکند .اما چه این چه آن درست باشد ،آنچه امروز اهمیت درجه اول دارد یک بازنگری و گزینش برترها و بهترهای فرهنگ و ادب قوم بزرگ مان برای حضور موثرتر و سازنده تر در آینده حیات سیاسی و اجتماعی کشورمان است .در فضای دوران جدیدی که آنرا عصر هوشمندی و دانش می نامند ،بی خبری و بی خردی حکم زهرقاتل را برای کل جامعه ی ما خواهد داشت .از اینرو تجهیز به ابزار روز و افزودن به اطلاعات و دانش و تصفیه و تحول فرهنگی تنها راهکار رساندن قوم بزرگ مان به سر منزل مقصود است .به طور مشخص پیشنهادم اینست که این بازنگری را می توان در 1- آداب سوگواری 2- آداب ازدواج و موضوع خانواده 3- نگاه به تحصیلات عالیه به عنوان یک آرمان و در آخر 4- حذف برخی از واژگان ناپسند و آمیخته به دشنام از گویش و محاوره روزمره متمرکز ساخت .
1-آداب سوگواری :متاسفانه گرچه مبنای مراسم سوگواری ، عواطف شدید و وفاداری به سنن است ،اما زیر نوعی تفنن و افراط ،امروز ه این مراسم از سویی در برگیرنده صرف هزینه های بی مورد و ریخت و پاش های بدون توجیه و از سویی صرف زمان طولانی چه در برگزاری و چه در ادامه سیاه پوشی و خروج زندگی بازماندگان از روال طبیعی وازهمه بدتر اسرار به تیراندازی افراطی و ایجاد جو سنگینی که در گذشته های دور مشابه آن دیده نمیشد .
2-این موضوع نیاز به یک بررسی کارشناسانه دارد اما آراء و نظرات گاه آمیخته به لجاج و احکام منسوخ طرفین وصلت ،بسیار دست و پاگیر است .
3- در این خصوص گرچه آمار دقیق و معتبری در دست ندارم ، اما در بین بیشترجوانان تیره و طوایف مختلف بویژه پسران دیده می شود که پایان تحصیلات متوسطه با پایان کامل تحصیلات برابر گرفته میشود و به نوعی ادامه آنرا لوکس تلقی می کنند.
4-در سال 1352 با عده ای از دوستان برای چند روزی در یک روستای بختیاری نشین جنوب دزفول بسر می بردم و آنان از نوع گویش آلوده به دشنام به شخص ثالث و مخاطب غایب تعجب میکردند . متاسفانه امروز نیز در گفتگوها فحاشی به ارواح و بستگان مخالفان و یا به تعبیری دشمنان و آن هم در برابر جمع ،همچون گذشته دیده می شود .